×
×
  • یادداشت:
    ۴ خرداد؛ روزی که دزفول تاریخ را روایت کرد

  • کد نوشته: 3437
  • ۰۴ خرداد ۱۴۰۴
  • 52 بازدید
  • ۰
  • چهارم خرداد، روزی که دزفول با قامتی استوار و قلبی پر از ایستادگی، روایت مقاومت را در تاریخ ایران جاودانه کرد. شهری که با بیش از ۱۷۰ حمله هوایی و ۵۰۰۰ موشک به خاک و خون کشیده شد، اما هرگز تسلیم نشد. امروز، دیوارهای ترک‌خوردهٔ دزفول همچنان زمزمه‌گر رشادت مردمانی است که در اوج جنگ، زندگی را از زیر آوارها بیرون کشیدند. چهارم خرداد، یادآوری می‌کند که دزفول با روحیه‌ای تسخیرناپذیر، هنوز هم می‌آموزد چگونه می‌توان در سخت‌ترین شرایط، ایستاد و ماند.
    ۴ خرداد؛ روزی که دزفول تاریخ را روایت کرد

    خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «امروز خمین» به مناسب ۴ خرداد روز دزفول،روز مقاومت و پایداری در یادداشتی نوشت: صبح چهارم خرداد، وقتی نخستین پرتوهای خورشید بر بام‌های آجری دزفول می‌تابد، گویی هر خشت این شهر روایتی از مقاومت را زمزمه میکند.

    امروز، روز مقاومت و پایداری دزفول است؛ روزی که نام این شهر با ایستادگی، شهامت و عشق به میهن گره خورده است. به عنوان خبرنگاری که سال‌هاست ردپای تاریخ معاصر ایران را دنبال می‌کنم، دزفول همیشه برایم نماد یک پارادوکس انسانی است، شهری که در بمباران‌ها ویران شد، اما در دل مردمش، سنگری تسخیر ناشدنی ساخت.

    در طول هشت سال جنگ تحمیلی، دزفول بیش از هر شهر دیگری در معرض حملات هوایی و موشکی دشمن قرار گرفت. نزدیکی به مرز و اهمیت راهبردی این شهر، آن را به یکی از اهداف اصلی رژیم بعث تبدیل کرده بود.

    آمارها می‌گویند بیش از ۱۷۰ حملهٔ هوایی و ۵۰۰۰ موشک به دزفول اصابت کرد، اما آنچه در تاریخ ماند، نه ویرانه‌ها، بلکه قامت‌های استوار مردان و زنانی بود که هرگز تسلیم نشدند.

    در یکی از سفرهایم به دزفول، پیرمردی در محلهٔ قلعه کهنه برایم تعریف کرد: صبح چهارم خرداد ۶۰، وقتی موشک‌ها فرود آمدند، من داشتم نان می‌خریدم. صدای انفجار آنقدر مهیب بود که فکر کردم دنیا به آخر رسیده. اما قبل از آنکه به خودم بیایم، دیدم زن‌ها و مردهای محله، بی‌ترس، به سمت محل اصابت موشک دویدند تا زیر آوارها را بگردند، این روحیه، همان چیزی است که دزفول را از یک شهر معمولی به نماد پایداری تبدیل کرد.

    دزفول فقط شهری ویران شده نبود؛ شهری زنده بود که در اوج جنگ، زندگی در آن جریان داشت. مدارس زیرزمینی، بیمارستان‌های صحرایی، و نمازهای جماعتی که در حفره های ایجادشده از بمباران‌ها برپا میشد، نشان می‌داد که مردم این شهر با تمام وجود انتخاب کرده بودند که بمانند و مقاومت کنند. حتی رزمندگانی که از این شهر به جبهه‌ها می‌رفتند، با این باور می‌جنگیدند که پشت جبهه، مردمی هستند که از خاک و ناموسشان دفاع می‌کنند.

    امروز، پس از گذشت دهه‌ها از آن روزهای سخت، دزفول دیگر آن شهر جنگ‌زده نیست. ساختمان‌های نو، پل‌ها و پارک‌های زیبا، چهرهٔ شهر را دگرگون کرده‌اند. اما آنچه تغییر نکرده، روح مقاومت مردمش است.

    هر سال در چهارم خرداد، مردم دزفول با حضور در گلزار شهدا و برپایی مراسم‌های مختلف، یاد و خاطرهٔ آن روزها را زنده نگه می‌دارند. جوان‌ترها از زبان پدران و مادرانشان می‌شنوند که مقاومت، فقط یک انتخاب نبود، بلکه تنها راه ممکن بود.

    دزفول به ما آموخت که مقاومت، تنها در برابر دشمن خارجی معنا نمی‌شود. امروز هم این شهر در برابر تحریم‌ها، مشکلات اقتصادی و گاه کم‌توجهی ها ایستاده است.

    امروز، وقتی از خیابان‌های دزفول می‌گذرم، دیوارهای پر از ترکش برخی ساختمان‌های قدیمی را می‌بینم که عمداً حفظ شده‌اند. این دیوارها، مثل یک موزهٔ زنده، روایتگر روزهایی هستند که دزفول با جانش از ایران دفاع کرد. چهارم خرداد فقط یک تاریخ نیست؛ یک یادآوری است که ایران، همیشه زنده است به همت مردمانی که هرگز نخواهند مرد.

    مردم دزفول، مانند گذشته، با دست‌های پرکار و دلی پرامید، به آینده می‌نگرند. شاید مهم‌ترین پیام چهارم خرداد این باشد؛پایداری، یک روز تاریخی نیست، یک سبک زندگی است.

    منبع: امروز خمین

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *